دفاعی در جرم توهین و ورود غیر مجاز به منزل دیگری

خانمی علیه موکلین شکایت توهین و ورود غیر مجاز به منزل را مطرح نمود که در مرحله بدوی دادگاه کیفری 2 شهرستان حکم به تحمل مجازات حبس صادر نمود که لایحه ذیل لایحه تجدیدنظرخواهی در دفاع از موکلین بود که خوشبختانه دادگاه تجدیدنظر مجازات حبس نامبردگان را تعلیق نمود . امیدوارم لایحه  ذیل مورد استفاده همکاران و دانشجویان عزیز قرار گیرد.

قضات دانشمند دادگاه های تجدیدنظر استان خوزستان

با سلام و احترام ، بازگشت به پرونده ی شماره ی ..... دعوای کیفری مطروحه آقایان امید.. و رضا ..... و سرکار خانم سیما... به طرفیت موکلینم آقایان عماد و عامر شهرت ...... که منجر به صدور دادنامه شماره ....... و محکومیت ناباورانه موکلینم به کیفر های بسیار شدید گردیده است، عرایض دفاعی خویش را در دو بخش به محضر عالی تقدیم می نمایم:

بخش نخست، آن چه که باعث ایراد این اتهامات به موکلینم شده است:

حسب اطلاعاتی که موکلینم در اختیار بنده قرار داده اند و اینجانب صرفأ از ایشان نقل به عین می نمایم آبشخور این اتفاقات از آنجایی آغاز شده که یکی از موکلینم (آقای عماد ...) ، مدتی است به رصد کردن رفت و آمدها ، تماس های تلفنی و پیامک های همسرش خانم سیما ..... پرداخته و با دریافت استعلام مکالمات مشارالیها متوجه کثرت تماس های شبانه وی با فرد ناشناسی شده در نتیجه به وجود رابطه پنهانی همسرش با ناشناسی ظن پیدا می نماید و روز به روز هم ، ظن و گمان موکلم به همسرش بیشتر می شده وی ناگزیر موضوع را با برادرش عامر(موکل دیگرم) در میان گذاشته و هردو به رصد کردن و تحت نظر قراردادن بیشتر مشارالیها توافق می کنند .تا این که در روز منجر به درگیری موکلینم مشارالیها را سوار بر خودرو شاکی آقای ..... مشاهده و اقدام به تعقیب نامبردگان می نمایند در میانه راه مشاهده می نمایند که مشارالیها از خودرو پیاده و در صندلی جلو خودرو جلوس می کند و مجددا نامبردگان به گونه ای بی هدف و به آرامی در خیابان های خلوت ،اقدام به گردش می نمایند موکلینم اظهار می کردند دیدن این صحنه و قرار دادن آن در کنار تماس ها و پیامک های مشکوک پازل ما را کامل کرد و با غلیان احساسات از خود بیخود شده و اقدام به درگیری با شکات پرونده نمودیم.

عالی جناب عرایض فوق بدون هیچ کم و کاستی عینأ اظهارات موکلینم است و علت بازگو کردنش همین بس که در نظام حقوق کیفری ما علت و انگیزه ارتکاب جرم گرچه در تحقق جرم بی تأثیر است اما در بعد جرم شناختی و تعیین مجازات مناسب برای متهم موثر و می تواند مانع از تحقق شرط بیم تجری مرتکب موضوع قسمتی از ماده 614 ق م ا شده و یا دست کم از شرایط مخففه موضوع ماده 38 قانون مذکور قلمداد گردد.

بخش دوم، دفاعی در خصوص اتهامات وارده

الف-موکل آقای عامر .... :

دادگاه نخستین ،با استناد به ماده 134 ق م ا (تعیین مجازات بیش از حداکثر تا سقف نصف) مشارالیه را برای اتهام ورود به عنف به تحمل 7 سال کیفر حبس و به جهت اتهام تخریب عمدی به 4 سال حبس و برای اتهام جرح عمدی علاوه بر دیه به 18 ماه حبس و برای توهین هم به 74 ضربه شلاق محکوم کرده است.

ب-موکل آقای عماد .....:

وی نیز برای اتهام ورود به عنف به 6 سال حبس ، به جهت اتهام تخریب عمدی به 3 سال حبس و برای توهین به 74 ضربه شلاق و نیز دیه در حق شکات محکوم شده است.

1-انتساب جرم توهین به صورت مبهم و نامعلوم :

التفات دارید شرط اساسی برای اعمال ماده 134 ق م ا ، تحقق و اثبات دست کم 4 جرم از ناحیه متهم است که در پرونده حاضر ، اولأ بزه توهین موکلم محرز نیست و با انتفای جرم توهین ، اتهامات موکلم به 3 جرم تقلیل می یابد و در نتیجه استناد به ماده 134 ق م ا و تععین مجازات بیش از حداکثر تا سقف نصف ، محمل قانونی ندارد. دلیل انتفای جرم توهین هم این است که دادگاه نخستین ، دادگاه نخستین تحقیقی از طرفین نکرده که کلمات یا حرکات موهن چه بوده ؟! زیرا در اتهام توهین دادگاه باید نوع رفتار موهن را مورد تحقیق قرار دهد زیرا نوع کلمات یا حرکات موهن در تعیین مستند قانونی بسیار حایز اهمیت است چه بسا عمل گوینده به جای توهین ، جرایم افترا ، قذف یا نشراکاذیب باشد که هریک عناصر قانونی و مادی و معنوی خاصی را برای تحقق واثبات نیاز دارند.به عبارت دیگر معلوم نیست چه چیزی به شکات گفته شده که دادگاه آن را توهین دانسته است .که این امر یک ایراد اساسی است .دادگاه باید در این خصوص تحقیق می کرد سپس در صورت احراز بیان کلمات یا حرکات موهن ، از موکل تحقیق می کرد که مثلأ به موهن بودن کلمات یا حرکات موضوع جرم توهین آگاه بوده یا نه ؟که پر واضح است که دادگاه در این خصوص هم تحقیقی نکرده است.صرف این که متهم بگوید توهین کردم و دادگاه مجازات کند دارای اشکال است چه بسا آن امری را که متهم توهین می پندارد در عالم حقوق کیفری توهین نباشد یا برعکس..

2-اتهام ورود به عنف و ....:

در ارتباط با اتهام ورود به عنف ،موکلینم اظهار می دارند که وارد ملک شاکی شده اند اما این ورود در هنگام درگیری و گلاویز شدن با شاکی ، به صورت ناخواسته و غیر عمدی بوده.ایشان اراده و خواستی برای ورود نداشته اند استحضار دارید رکن روانی جرم ورود غیر مجاز یعنی دانستن و خواستن. دانستن موضوع که منزل متعلق یه غیر است یک بحث است خواستن فعل یا همان اراده آزاد در ورود و خواستن نتیجه یا قصد ورود غیر مجاز بحثی دیگر.که در این خصوص هم متأسفانه دادگاه تحقیق شایسته ای نکرده است. و بدتر از آن فرض کرده که ورود به ملک غیر با چاقو بوده و کیفر اشد تعیین کرده است. اقرا متهم در امور حکمی نافذ نیست بلکه اقرار به شرطی قابل ترتیب اثر است که در امور موضوعی باشد زیرا تعریفی که افراد غیر حقوقی از جرم در اینجا ورود غیر مجاز در ذهن دارند گاه با تعریف قانونی تفاوت فاحش دارد به تعبیری عوام که عناصر تحقق جرم را نمی شناسند . ضمن این که موکلینم شهودی داشتند که دادگاه نخستین آنها را برای استماع گواهی شان احضار نکرد زیرا شهادت هم موضوعیت دارد و با اقرار دارای توان اثباتی برابر است مثلأ یکی از شهود به نام سجاد .. گفته : توهینی صورت نگرفت و بچه های حسن ....( منظور موکلینم) وارد منزل شاکی نشدند و چند تا سنگ از میان جمعیت به طرف منزل شاکی پرتاب شد اما پرتاب کننده معلوم نبود .شاهد دوم محمد.... می گوید: در مورد تخریب چیزی ندیده است بلکه بعدأ شنیده است.(عامل ضرر مشخص نیست و به طریق اولی رابطه سببیت بین فعل زیانبار و عامل ضرر احراز نمی گردد.)

شهادت و اقرار ندانسته موکلینم که ندانسته به تعریف و شروط تحقق جرم بوده در تعارضند دادگاه اگر به علم خود استناد کرده باید اشاره می کرد که نکرده است همه این ها ایراد است و قابل بحث.(ماده 212 ق م ا )

در آخر ضمن تقاضای تشکیل جلسه رسیدگی مجدد و احضار شهود و بررسی دقیق پرونده ، صدور حکم شایسته منطبق بر واقع  را تمنا دارم.

« هر آن چه حاکم عادل کند همان داد است»

با سپاس و پوزش از تضییع وقت آن عالی جنابان

محمد صالح مویدی 14/4/1393 خورشیدی