پرسش و پاسخ امتحان حقوق جزای اختصاصی یک بهمن 94

پاسخ پرسش های امتحان حقوق جزای اختصاصی یک دیماه 1394

1-شخص الف در معبر عمومی گودالی حفر می کند و سپس شخص ب نیز در کنار گودال ، مایع لغزنده ای می ریزد شخص ج در هنگام گذر از آن موضع ، لیز خورده و در گودال سقوط و فوت می کند در فروض ذیل ، سبب مسئول را مشخص نمایید:

فرض اول :هر دو سبب قصد ایراد جنایت داشته اند

فرض دوم:شخص ب ، مایع لغزنده به زمین ریخته سپس شخص الف با توجه به این که حفر گودال در کنار مایع لغزنده موجب صدمه زدن به دیگران می شود در آن محل گودالی حفر کرده است

فرض سوم :عمل شخص ب مجاز بوده اما عمل شخص الف غیر مجاز.

فرض چهارم :هیچ یک قصد جنایت نداشته اند.

پاسخ

الف- اگر هر دو سبب قصد جنایت داشته باشند شرکت در جرم محسوب و هر دو مسئول خواهند بود .

ب- نفری که گودال حفر کرده ضامن است گرچه سبب موخر است .

ج-سبب غیر مجاز ضامن است چه موخر باشد چه مقدم.

د-سبب مقدم در تأثیر (کسی که مایع لغزنده ریخته است )ضامن است .

-مواد 535 و536  ق.م.ا را مطالعه کنید.

2-برای تحقق ترک فعل به عنوان رفتار ارتکابی جنایات  چه شرایطی لازم است با ذکر مثال بیان فرمایید.

پاسخ

الف- ضرورت احراز تعهد به انجام فعل

صرف ترک فعل و وقوع نتیجه کافی برای انتساب جرم به مرتکب نیست قانون به ضرورت وجود تعهد بر این امر تاکید کرده است چه تعهد قراردادی باشد و چه غیر قراردادی _ چه کتبی و چه شفاهی چه با اجرت و چه بی اجرت حسب مورد قابل استناد است ، کافی است اثبات شود ممتنع متعهد به انجام فعلی بود که از آن سر زده است.بیمار به بیمارستان مراجعه میکند او را پذیرش نمی کنند چون پذیرش نکردند تعهد هم نداشتند اگر بیمار در راه بازگشت فوت کرد مسوول قتل نیستند اما میتواند مشمول ماده واحده خودداری از کمک به مصدومین و ..... باشند.*یک نفر بر روی ریل قطار افتاده و قطار در حال نزدیک شدن است کمک نکند قاتل محسوب نمیشود اما اگر فرد را بلند کند دوباره سرجایش بگذارد یا بلند کردن او از سرجا تعهد به کمک کردن نموده و .... میتواند باشد .مربی مهد کودک که تعهد به نگهداری از کودکی کرده و به شخصی که متعهد به نگهداری یا مراقبت از نابینایی می گردد _ مربی شنا که اجازه ورود طفل به استخر خود را نمیدهد _ پزشکی که بیماری را در بخش بستری میکند .

ب-ضرورت وجود احراز وظیفه خاص قانونی :مثال مادر که مکلف به شیر دادن به طفل است

ترک انجام فعل : ترک انجام تعهد یا ترک  انجام وظیفه خاص قانونی (متضمن نوعی امتناع است)

حضور در محل و خودداری از انجام تعهد _ ترک محل ویا انجام کاری که موضوع تعهد یا وظیفه خاص نیست ،میتوانند مفهوم ترک فعل باشند بنابراین شکل ترک فعل موثر در مقام نیست.

ج-توانایی انجام فعل :

توانایی مفهوم وسیعی است که حسب مورد باید لحاظ شود اگر توانایی احراز شود نوبت به بررسی رکن معنوی نمیرسد و فرد حتی بر فرض داشتن سونیت ، مسوول نخواهد بود .

عدم توانایی و در مصادیق بدنی ، مهارتی و امکاناتی و امثال آن بروز کند.مادری که شیر ندارد و به جهت سکونت در منطقه دورافتاده قادر به تغذیه طفل نیست .*پزشکی که در اثر قطع برق  بیمارستان و از کار افتادن تجهیزات ، دست از درمان میکشد.

پزشک عمومی که فاقد تخصص لازم برای مداوای بیماراورژانسی است.محافظی که قادر به شنا کردن نیست و نمیتواند کارفرمای خود را ازغرق شدن نجات دهد .پزشکی که بیماراو حاضر به پذیرش درمان نیست.

د- احراز رابطه سببیت :

میان امتناع ارادی و جنایت باید رابطه سبیبت وجود داشته باشد .ضمن این که در واقع اثبات بین یک امرعمدی (ترک فعل) و یک امر وجودی (مرگ ، جرح) به ویژه اگر علل و اسباب دیگری موجود باشد کار ساده ای نیست . تعامل ماده 295 با ماده واحده خودداری از کمک به مصونیت و .....

3-منظور مقنن در بند الف ماده 290 ق.م.ا از عبارت « فرد یا افراد معین» و « فرد یا افراد نامعین از یک جمع » چیست با ذکر مثال بیان کنید.

 ماده 291-  جنایت در موارد زیر عمدی محسوب می شود:

بند الف -«هرگاه مرتکب با انجام کاری قصد ایراد جنایت بر فرد یا افرادی معین یا فرد یا افرادی غیرمعین از یک جمع را داشته باشد و در عمل نیز جنایت مقصود یا نظیر آن واقع شود، خواه کار ارتکابی نوعاً موجب وقوع جنایت یا نظیر آن بشود، خواه نشود.»

پاسخ

الف-نسبت به فرد یا افراد معین = یعنی مرتکب قصد انجام رفتار و قصد جنایت نسبت به فرد معینی داشته باشد . بنابراین راننده ای که با سرعت غیر مجاز رانندگی می کند قاصد در رفتار مجرمانه است و مرتکب جرم عمدی رانندگی با سرعت غیر مجاز شده است ولی اگر این اقدام وی منتهی به تصادف با عابری گردد وعابر فوت کند قتل را به دلیل فقدان قصد در رفتار نسبت به مجنی علیه خاص نمیتوان عمدی دانست. کسی که به صورت غیرمجاز تیر هوایی شلیک میکند وتیر او به کسی اصابت میکند به همین دلیل نمیتوان قاتل عمد دانست.

ضمن این که معین بودن مجنی علیه  به معنای رودر رویی مرتکب با مجنی علیه نیست گرچه رودررو بودن انها مصداق بارزاست  و عدم حضور مرتکب با معین بودن مجنی علیه قابل جمع است. بنابراین کسی با دستکاری در ترمز اتومبیل باعث فوت سرنشینان آن میشود یا در بمب گذاری در اتاق باعث مرگ حاضرین در اتاق میشود و..... قصد در رفتار نسبت به شخص معین داشته است.معین بودن مجنی علیه منصرف از هویت انهاست و اشتباه در هویت مانع  تحقق عمد نیست . معین بودن فرد یا افراد همیشه مستلزم احراز قصد ارتکاب جنایت بر شخص خاص چه از نظر هویت و چه از نظر موقعیت فیزیکی نیست.در این معنا  منظور از فرد یا افراد معین ، هدف معین است .بنابراین بمبگذاری در اتاق محل استقرار الف چناچه منتهی به قتل کسانی شود که در اتاق ودر تیررس ترکش انفجار بوده اند با فرض اینکه مرتکب هرگز خواهان ارتکاب جنایت علیه آنها نبوده عمدی محسوب میشود بنابراین معین بودن فرد یا افراد معین ، محبوس در قصد مرتکب که فقط ناظر به هدف خاص باشد نیست بلکه دامنه شمول رفتار او نیز باید لحاظ شود . بنابراین با همین استدلال سرنشینان اتومبیلی را که با سرعت در حال حرکت است باید یک هدف محسوب نمود و شلیک به طرف آن ، به قصد جنایت بر شخص خاص مانع تحقق جنایت عمدی علیه همه ی سرنشینان نیست . اما اشتباه در هدف یا خطا در اصابت مانع تحقق جنایت عمدی است در همین حال شلیک گلوله به جای اصابت به اتومبیل مورد نظر به اتومبیل دیگری برخورد نماید. در اینجا معیار عرف است که آیا عرف همه آنها را یک هدف میداند سرنشینان خودرو در حال حرکت ، دانش آموزان مستقر در کلاس درس ، بازیکنان فوتبال در حال گرفتن عکس ، همه یک هدف محسوب میشوند. !

تعداد اشخاص مورد نظر مرتکب که وی نسبت به آنها قصد جنایت دارد موثر درمقام نیست چه بخواهد در یک بمب گذاری شخص خاصی را بکشد و چه تعداد زیادی را .....

ب-مقصود از یا قصد جنایت نسبت به افراد غیرمعین از یک جمع معین

یعنی اگر کسی جمعی را نشانه رود و به طرف آن شلیک کند حتی اگر هیچ یک از افراد آن جمع به صورت فردی مورد نظر او نباشند وقوع جنایت را باید عمدی دانست زیرا این جمع یک هدف بیشتر محسوب نمیشود . وتنها کافی است مرتکب قصد در رفتار نسبت به آن جمع را داشته باشد . اما چناچه شخص معینی را نشانه رود و هدف قرار دهد و به او اصابت کند مورد شمول جمله صدر بند الف ماده 290 است .

پس اشتباه در هدف زمانی واقع میشود که فرد یا افرادی که متعلق به این جمع نیستند یا جدا ازاین جمع هستند مورد اصابت قرار گیرند، مثلأ الف با سلاح خود دانش آموزان یک کلاس را مورد هدف قرار دهد و هیچ فرد یا افراد معینی مورد نظر او نباشد ، حال چناچه گلوله او به کلاس دیگری اصابت کند جنایت ارتکابی عمدی نخواهد بود.

4-منظور از آگاهی و توجه در قسمت اخیر بند ب ماده 290 چیست در ارتباط با موضوع آگاهی و توجه و بار اثبات آن ، مختصر توضیح دهید.بند ب-«هرگاه مرتکب، عمداً کاری انجام دهد که نوعاً موجب جنایت واقع شده یا نظیر آن  می گردد، هرچند قصد ارتکاب آن جنایت یا نظیر آن را نداشته باشد ولی آگاه و متوجه بوده که آن کار نوعأ موجب آن جنایت یا نظیر آن می شود.»

پاسخ پرسش 4

اولا توجه وآگاهی یک امر مشخصی و ذهنی است . آگاهی و توجه در این بند به معنای علم است . منظور علم شخصی است و نه علم نوعی ویا ظن مرتکب .بنابراین اگر مرتکب بداند که انجام کاری به صورت موردی (ضابطه ذهنی) منتهی به جنایت میشود به طریق اولی ضامن است اما اگر ثابت کند که آگاه و متوجه نبوده که آن کار به صورت موردی و یا نوعا موجب جنایت میشود از شمول بند ب خارج است هرچند آن کار نوعا موجب جنایت می شده است .بنابراین مرتکب از دو حال خارج نیست :

---. یا آگاه و متوجه است = جنایت عمدی است

--. یا جاهل به این که کار نوعا موجب جنایت یا نظیر آن میشود که در این صورت با عدم احراز آگاهی و توجه ، حتی با فرض وجود علم به موضوع ( علم به زنده بودن مجنی علیه و داشتن علم به حیات مورد حمایت مقنن ) و با فرض وجود قصد انجام رفتار نسبت به مجنی علیه ، مورد از شمول جنایات عمدی خارج است.

موضوع آگاهی و توجه چیست ؟

موضوع این آگاهی و توجه ، مجموعه عواملی است که مرتکب با اعمال یا بکارگیری آنها ، موجب وقوع جنایت واقع شده یا نظیر آن میشود. مانند کم و کیف رفتار ، قابلیت وسیله برای وقوع ، حساسیت یا عدم حساسیت موضع اصابت .به عبارت ساده تر مرتکب باید علم داشته باشد که آن کار موجب وقوع جنایت یا نظیر آن بر مجنی علیه میشود .گاهی کار منحصر در رفتار مرتکب است و وسیله ای در کار نیست مانند آنکه مرتکب با مشت به صورت دیگری بکوبد .گاهی هم کار منحصر در وسیله ارتکاب است نشانه روی و چکاندن ماشه اسلحه و اصابت گلوله به قلب مجنی علیه مدنظر : ( علم داشته باشد که اسلحه کامل و مسلح است)

گاهی هم کار ممکن است رفتار همراه با موضع اصابت باشد.

سوال : اثبات توجه آگاهی مرتکب برعهده کیست؟ اصل بر آگاهی و توجه است . مقنن ، اصل را بر آگاهی و توجه مرتکب بر اینکه آن کار موجب جنایت یا نظیر آن میشود ،گذاشته است . ولی اثبات خلاف آن توسط مرتکب بلا اشکال است .

اثبات خلاف بر عهده متهم است که نمیدانسته آن کار موجب جنایت یا نظیر آن می شده است . ( اماره قابل رد ) متهم می تواند خلاف آن را ثابت کند که نمیدانسته است . الف ) ثابت کند که نمیدانسته آن وسیله موجب جنایت می شده است گرچه اکثر مردم می دانسته اند

ب) ثابت کند که نمیدانسته آن موضع حساس است اگر چه علم نوعی ( اکثرمردم ) میدانند .

استثناء = چه زمانی متهم ثابت نمیکند بلکه دادستان باید ثابت کند؟ اگر جنایت واقع شده فقط به علت حساسیت زیاد موضع اصابت واقع شده باشد و آن حساسیت زیاد غالبا شناخته شده نباشد.علم نوعی وجود ندارد = اصل غلبه ( کبری و صغری و نتیجه) دادستان باید ثابت کند که متهم  میدانسته وگرنه از عمدی بودن خارج میشود.

5-دو نفر به سمت فردی شلیک می کنند تیر یکی از آنها به قلب و تیر دیگری به دیوار اصابت می کند هر دو اسلحه هم شبیه هم هستند  علم اجمالی به این که مرگ ناشی از شلیک گلوله یکی از این دو نفر است وجود دارد ولی معلوم نیست جنایت مستند به کدام یک است تکلیف چیست ؟

پاسخ پرسش5-

در این فرض قانونی یقین به اینکه قتل ناشی از رفتار یک یا چند نفر است وجود دارد ولی نمیتوان گفت مرتکب کدام است یعنی به عبارت دیگر  علم اجمالی به انتساب جنایت به یکی از دو یا چند نفر وجود دارد اما نمی توانیم مرتکب را تعیین کنیم در این حالت چنان چه جنایت، عمدی باشد قصاص ساقط و حکم به پرداخت دیه می شود.ماده 482 مطالعه شود.

6-در مبحث تعدد مادی در جنایات عمدی ، ضربات متولی و غیرمتوالی در تحقق جنایت چه آثاری دارند ؟

پاسخ پرسش 6-

الف- ضربات متوالی که در حکم یک ضربه باشد : چناچه قتل معلول مجموع جنایات باشد و فاصله زمانی میان ضربات نباشد و یا به نص قانون به صورت متوالی ( در یک فاصله زمانی مشخص بدون وقفه ) ضربات وارد شده باشد همه جنایات یا به عبارت بهتر همه ضربات در حکم واحد محسوب و مرتکب فقط به قصاص نفس محکوم میشود .

ب- ضربات غیر متوالی موجب تعدد قصاص : چناچه قتل معلول مجموع جنایات باشد ولی ضربات متوالی نباشد و فاصله زمانی قابل ملاحظه میان آنها باشد علاوه بر قصاص نفس ، به قصاص عضو یا دیه عضوی که جنایت بر آن ، متصل به فوت نبوده است نیز محکوم میگردد .

 از نظر مقنن ، ضربات یا جنایات ، مادام که متوالی ودر یک محدوده زمانی و به طور قهری در محدوده مکانی مشخص وارد میشود نشان از عنصر معنوی واحد دارد و در حکم یک ضربه است. اما چناچه هریک از ضربات در فاصله زمانی غیر متوالی وارد شود در واقع جنایات کاملا مستقل از نظر رکن روانی و مادی محقق گردیده که بطور طبیعی نمیتواند نشان از یک قصد واحد داشته باشد چنین تفاوتی در ارکان از نظر قانونگذار مستلزم سرزنش پذیری متفاوت ( بیشتر ) از ضربات متوالی است.

7-در بحث تعارض ادله در جنایت ، حکم هر یک از موارد ذیل را بیان کنید :

الف-یکی از شهود به اصل قتل و دیگری به قتل عمدی شهادت می دهد

ب-دو شاهد به ارتکاب  قتل عمدی از طرف شخص الف شهادت می دهند اما دو شاهد به ارتکاب قتل عمد از ناحیه شخص ب شهادت می دهند .

پاسخ

الف- اگر تعارض در مفاد نباشد بلکه به این شکل باشد  یعنی در اصل قتل هماهنگی بین شهود باشد اما در خصوصیات نباشد  اصل قتل ثابت است و در مورد خصوصیات قتل(عمدی یا شبه عمدی..) بودن لوث ثابت و در این ارتباط قسامه جاری می گردد.

ب- نگاه می کنیم که شهادت آنها با قتل حادث ، توافق و هماهنگی دارد یا نه ؟مثلأ دو نفر گفته اند الف با گلوله در ورزشگاه کشت و دو نفر دیگر بگویند ب با گلوله در زمین کشاورزی کشت اگر فرض کنیم در این مثال دوربین مدار بسته ورزشگاه ثبت کرده که الف کشته است به شهادت دونفر دیگر که ب را قاتل معرفی کردند توجهی نمی کنیم پس ابتدا دادگاه برای حل تعارض ،  تحقیقات را انجام می دهد و اگر تعارض از بین نرفت هر دو شهادت باطل می شود.

8-حکم موارد ذیل را بیان کنید

الف- ولی دم مقتول ، یک پسر 3 ساله است صاحب حق کیست و چه اختیاری دارد

ب-دو نفر توسط دو نفر به قتل رسیده اند و اثبات نشود که هر کدام به دست کدام قاتل کشته شده است.

پاسخ

الف- اگر همه یا برخی از اولیاء دم ،  صغیر یا مجنون باشند، ولّی آنان با رعایت مصلحتشان حق قصاص، مصالحه و گذشت دارد و همچنین می تواند تا زمان بلوغ یا افاقه آنان منتظر بماند.

ب- اگر وقوع قتل عمدی ازجانب دو یا چند نفر ثابت باشد، لکن مقتول هر قاتلی مردد باشد مانند اینکه دو نفر، توسط دو نفر به قتل رسیده باشند و اثبات نشود که هر کدام به دست کدام قاتل کشته شده است اگر اولیاء هر دو مقتول، خواهان قصاص باشند، هر دو قاتل قصاص می شوند و اگر اولیاء یکی از دو مقتول، به هر سبب، حق قصاص نداشته یا آن را ساقط کرده باشند، حق قصاص اولیاء مقتول دیگر نیز به سبب مشخص نبودن قاتل، به دیه تبدیل می شود.

9-در پرونده قتلی « متهم گفته چوبی که در دست داشتم به طرف مقتول حواله (پرتاب) کردم ، تاریک بود نمی دانم به سرش اصابت کرده یا نه  » علت مرگ هم اصابت جسم سخت به سر  اعلام شده است دادگاه کیفری ، قتل حادث را غیر عمد اعلام کرده است اثباتأ یا نفیأ نظر خود را در این باره بیان کنید .

پاسخ

رأی دادگاه صحیح است زیرا متهم هر چند دانسته و خواسته چوب را در تاریکی به طرف مجنی علیه حواله کرده ولی قصد نتیجه قتل عمدی و همچنین قصد زدن به سر مجنی علیه از جانب وی احراز نمی شود و مورد از شمول بند ب ماده 290 خارج است با این استدلال که در ارتباط با بند ب ماده مذکور  علاوه به لزوم وجود علم به حساسیت موضع اصابت ، وجود قصد ارتکاب رفتار نسبت به همان عضو نیز ضرورت دارد . بنابراین اشتباه در عضو ، می تواند موجب خروج از جنایت عمدی و انطباق رفتار با جنایت شبه عمدی باشد .

10-در شرط سببیت ، تقصیر موثر و غیر موثر چه مفهوم و آثاری دارند مثلأ پزشک در درمان بیمار قصور کرده  و بیمار فوت شده آیا پزشک مسئول است با ذکر مثال بیان کنید.

پاسخ

خیر پزشک ضامن نیست زیرا صرف تقصیر به هر درجه که باشد به خودی خود و در صورت وقوع جنایت کافی نیست بلکه تقصیر موثر در وقوع شرط است. بنابراین تقصیر پزشک در درمان یا سوء درمان ، در صورتی موجب مسئولیت کیفری و مدنی است که ثابت شود بیمار در صورت درمان مناسب، زنده می ماند . یا راننده خودرویی که سرعت غیرمجاز دارد و با راننده موتور سیکلت تصادف می کند و هیأت کارشناسان علت تامه تصادف را عدم رعایت تقدم فرعی به اصلی راننده موتور سیکلت اعلام می کنند راننده خودرو مسئولیتی نخواهد داشت مسئولیت وی فقط از جهت سرعت غیرمجاز است.

11-در ماده 293 آمده :« جنایت در موارد زیر خطاء محض محسوب می شود:

....

پ - جنایتی که در آن مرتکب نه قصد جنایت بر مجنی علیه را داشته باشد و نه قصد ایراد فعل واقع شده بر او را، مانند آنکه تیری به قصد شکار رها کند و به فردی برخورد نماید.

تبصره- در مورد بند 3 و .. هرگاه مرتکب آگاه و متوجه باشد که اقدام او نوعاً موجب جنایت بر دیگری می گردد، جنایت عمدی محسوب می شود.» تعامل بند پ و تبصره آن را با ذکر مثال تبیین کنید .

پاسخ

شمول این تبصره بر بند پ به این معناست که صرف فقدان قصد نتیجه حاصله ، فقدان قصد فعل نسبت به مجنی علیه  و فقدان تقصیر ، در صورتی کافی برای خطای محض بودن است که مرتکب متوجه و آگاه نباشد که اقدام او نوعأ موجب جنایت بر دیگری می گردد . در غیر این صورت اگر بداند که چنین اقدامی نوعأ موجب جنایت بر دیگری می گردد جنایت عمدی است. مثلأ در محل شکار انبوهی از شکارچیان مشغول شکارند  و شلیک گلوله به طرف شکار حتی با انحراف جزئی می تواند به شخص دیگری اصابت کند و بدون لحاظ این وقوف اقدام به تیراندازی کند  و دیگری به قتل برسد قتل عمدی است.

12-شروط خاص رکن مادی جرم منازعه را بیان کنید .

پاسخ

اولأ ضرورت دارد عده ای با یکدیگر مداخله در نزاع کنند پس اگر دو یا چند نفر ، فردی را مورد ضرب و جرح قرار دهند منازعه محقق نیست.ثانیأ صرف حضور در محل نزاع و مداخله در منازعه کافی است ولو اینکه فقط یکی از منازعین با ایراد ضربه جنایتی حاصل کرده باشد.ثالثأ تعداد مرتکبان با حداقل 3 نفر باشد (جمع آنها سه نفر باشد )

رابعأ وحدت مکان و تقارن زمان وجود داشته باشد.

13- شروط خاص رکن مادی جرایم توهین و افترای شفاهی  را با یکدیگر مقایسه نمایید.

پاسخ

اولأ لفظ در توهین باید صریح(نص) یا ظاهر باشد اما در افترا لفظ باید صریح باشد.مثلا لفظ خونخوار دلالت بر آدمکشی و قتل ندارد و افترا محسوب نمی شود.ثانیأ در هر دو علنی بودن شرط نیست (استثنائأ در توهین به نماینده سیاسی کشور خارجی در ایران ، علنی بودن توهین شرط است)ثالثأ در هر دو طرف توهین یا افترای شفاهی باید مشخص باشد.

رابعأ در هر دو زنده بودن مخاطب شرط نیست.خامسأ در هر دو وسیله موثر در مقام نیست . سادسأ در هر دو ابتدایی یا ارتجالی بودن شرط نیست .سابعأ در توهین برخلاف افترا ، اثبات صحت اظهارات تأثیری ندارد.

 


URL : https://www.vekalatonline.ir/articles/127715/پرسش-و-پاسخ-امتحان-حقوق-جزای-اختصاصی-یک-بهمن-94/